بسیجیان شهرستان کوهدشت
ناگفته هایی از عتاب مقام معظم رهبری به ذوالنور * مقام معظم رهبری ظاهراً در جلسهای که با کارگزاران نظام داشتند، به شما تذکری را فرمودند. امکان دارد این موضوع را به طور کامل رسانهای کنید؟ با توجه به اینکه تذکر حضرت آقا به بنده و در جمع مطرح شد پس از حالت خصوصی خارج میشود. نکته بعدی اینکه در سایتهای مختلف با اغراض مختلف نیز منتشر شد. فلذا در این مصاحبه برای اولین بار به طور کامل این مسأله را عرض میکنم چون دیدم به اشکال مختلف و به طور ناقص منتشر میشود که این مسأله را هم ظلم به آقا میدانم. ولی حالا چون سؤال فرمودید اگر من پاسخ ندهم امکان دارد تلقیهای مختلفی شود. چون مساله منسوب به حضرت آقا است بر خود واجب میدانم که نقل نشود ولی در اینجا پخش ناقص جمله جفا به مقام معظم رهبری است، به همین دلیل ماجرا را عرض میکنم. در آن روز اشخاصی از مسوولین کشور در دیدار حاضر بودند. آقا در آنجا به بنده فرمودند: «آقای ذوالنور آتش توپخانه شما خیلی شدید است اینقدر شدید به مصلحت نیست.» عین عبارت بود، چون وظیفه میدانم عبارتهای رهبری را جزءبهجزء حفظ کنم. آقای علی لاریجانی رئیس مجلس در آنجا گفت که آقای ذوالنور چون دیگر در سپاه نیستند دیگر آن محدودیتها را ندارند. آقا فرمودند: «آن موقعی که در سپاه بودند هم همینطور بود.» هیچ چیزی بیشتر از این نبود و اگر هم بوده در آن جمع نبوده است. دو نکته را لازم میدانم که به آن اشاره کنم. اولاً اینکه مقام معظم رهبری اصل آتش ریختن را نفی نفرمودند که چرا حرف زدی و آتش ریختی، بلکه فرمودند: آتش خیلی شدید است و اینطور شدید به مصلحت نیست. لذا اصل آتش ریختن را نهی نفرمودند. دوما ممکن است فرمانده به یک یگان خود دستور دهد برگردد و امکان دارد به دیگری بگوید برود جلو. اما در کل دستور آقا برای ما واجب است. معمولاً افرادی که قصد کاندیداتوری در انتخابات را دارند وارد یک جریان شده و بعد از طرف همان جریان به عنوان کاندیدا معرفی میشوند. شما مذاکراتی با گروهی انجام دادهاید؟ بنده تاکنون با هیچ جریانی مذاکره نکردهام و بعید هم میدانم مذاکره کنم. اگر جریانی از بنده حمایت کرد تشکر میکنم. البته اگر آن جریان در مسیر انقلاب باشد. به هر حال امکان دارد برخی برای تخریبب افراد، آنها را در لیست خود قرار دهند. بنده اعتقادی به مذاکره با جریانهای سیاسی ندارم، به این دلیل که فکر میکنم آفت و آسیب یک نماینده مجلس آن است که وامدار یک جریان سیاسی باشد. طبیعتاً ممکن است در بزنگاههایی افراد بخواهند موضعی بگیرند که با گفتمان درون سازمانی مطابقت نداشته باشد. بنابراین اعتقاد دارم برای آزاد بودن در اندیشه و عمل، اگر انسان وامدار جریانهای سیاسی نشود بهتر است. البته اگر جریانهای سیاسی خودی، از کسی حمایت کنند اشکالی ندارد. اما به شخصه توقعی از کسی ندارم چون هرکدام از احزاب سلیقه و ذوق خود را دارند. من صرفاً خودم را عرضه میکنم که انشاءالله در آینده زبانم برای حرف زدن باز باشد. * یعنی به عنوان کاندیدای مستقل حاضر میشوید؟ بنده این را عرض نکردم. ممکن است برخی از احزاب سیاسی تشخیص دهند که اسم بنده را در لیست خود بگذارند ولی از ناحیه من درخواست و تقاضایی نیست، به دلیل اینکه بنای تحمیل خودم را ندارم. * دلیل کاندیدا شدن شما نیز از شهر قم شناخت بیشتر مردم بوده است؟ شهر قم تفاوتهایی با سایر مناطق کشور دارد. الحمدلله سلامت در انتخابات کشور ما با هیچ کشوری قابل مقایسه نیست ولی ممکن است با نظر به سلیقه کاندیداها و طرفداران آنها، شاهد ناهنجاریهایی باشیم. فکر میکنم این پسلرزهها در قم کمتر است. به دلیل اینکه قم مهد و خیزشگاه انقلاب بوده و رنگ انقلاب در آن پررنگتر از دیگر جاهای کشور است. نکته دیگر اینکه قم محل حضور اساتید و علماء است و لذا مردم قم نیز در موارد اینچنینی نگاهشان به موضع بزرگان و علماء است. تبلیغات و پول و رایزنیهای سیاسی در قم تأثیر ندارد وغالباً نگاه به نظر بزرگان حوزه و شخصیتهای دینی است. فضای انتخاباتی قم از دیگر جاهای کشور سلامت بیشتری را دارد. سوابق من نیز در قم بیشتر از باقی جاهاست. سوابق طلبگی بنده در قم بوده و سالیان سال در تیپ امام صادق(ع) در خدمت برادران بودیم. اگر چند سالی هم هست که در تهران مسوولیت دارم رابطهام با قم قطع نشده و در واقع این شهر وطن من است و نماز خود را تمام میخوانم. علام ارزیابی اصلی خود درباره جریان انحرافی را فعلا به صلاح نمی دانم * خیلی از رسانهها عنوان لیدر جریان انحرافی را به کار میبرند. بسیاری به طور شفاف نمیگویند که این شخص کیست و آیا حقیقتاً در حال مدیریت جریان انحرافی است یا خیر؟ نظر شما چیست؟ گاهی وزارتخانهها و کمیسیونهای مجلس و قوای سهگانه سخنگو دارند. اعتقاد دارم جریان انحرافی پشت صحنه و پستوهایی دارد که با ظاهر آن متفاوت است. شاید نگاه من مقداری بدبینانه باشد. البته امروز مصلحت نمیدانم که این نگاه را باز کنم ولی این جریان یک ظاهری هم دارد که بین مردم نیز معروف است. در رأس این جریان جناب آقای رحیم مشایی است. این باور را ندارم که رأس جریان انحراف رحیم مشایی بوده چون به موضوع دیگری اعتقاد دارمکه فعلاً مصلحت بیان آن نیست. به هر حال این جریان به نام این فرد نامگذاری شده است. احمدی نژاد چرا نگاهی به رانت خواری ها نمی کند؟ بنده از ثمره هاشمی شنیدم که میگفت در دور اول ریاست جمهوری دکتر احمدینژاد شخصی پول زیادی را به ستاد وی آورد. دکتر احمدینژاد دستور دادند که؛ " بررسی کنید ببینید این پول پاک است و آیا خمس آن داده شده یا خیر؟ نباید ستاد من به پولهای حرام آلوده شود." ولی از طرفی امروز اختلاس 3 هزار میلیاردی رخ میدهد و آیا میتوانیم بگوییم ربطی به دولت ندارد؟ اگر ربطی ندارد بیایند این سندهای منتشر شده را مخدوش کنند که رئیس دفتر ریاست جمهوری و لیدر جریان انحرافی نامهای میدهد که بدون تشریفات قانونی سهام شرکت فولاد را به گروه امیرمنصور آریا واگذار کنند. در مرحله بعدی نیز اختلاس بانک را داریم. طبیعتاً شأن اختلاس به گذشته بازمیگردد. یعنی از جیب دولت پولی خارج شده و از سوی دیگر وسیله دزدی از دولت شود. چه ارتباطی بین رأس جریان انحرافی و آقای آریا وجود دارد؟ آیا این مسائل بدون منافع انجام میشود؟ اگر واقعاً بدون شناخت یک مسوولی چنین دستوری را میدهد، پس ابتداییترین شرایط مسوولیت را هم ندارد. پس چطور شما 15 الی 20 وظیفه حساس را به او سپردهاید؟ و این قدرت را در اختیار آدمی گذاشتهاید که در نامهنگاری کمترین تشخیصی را که متوقع از یک کارمند معمولی یک اداره است، از او نمیبینیم. همه اینها با این فرض است که مشایی این فرد را نمیشناخته و اگر با شناخت بوده که حتماً باید منافع و سر و سری وجود داشته باشد. باید به آقای احمدینژاد گفت پول حرام فقط آن پولی نیست که وجوهات پرداخت نکرده باشد. اتفاقاً آقای احمدینژاد در آن موضوع اصلاً موظف به تحقیق نبودند چون ما مکلف به این تفحص نیستیم. اما احمدینژاد در این بحث و در مقام ریاست جمهوری باید به دیده تفحص و موشکافی نگاه کند. رییس جمهور اینجا باید نگاهی به قرار داد 450 میلیاردی تالارهای کیش، به واگذاری زمین چندین هکتاری کیش و به خرید زمین در بلاروس به علاوه سایر موارد داشته باشد. چون آنجا آقای احمدینژاد یک فرد است و ستاد شخصی وی، ولی امروز توجه احمدینژاد باید به خزانههای مردم باشد. امروز آدم داریم که برای دو میلیون دیه غیرعمد سالها در زندان است. حالا چرا این وامها به سراغ دیگران میرود. بنابراین اگر این ارتباطات وجود ندارد، بیایند و این اسناد را ابطال و اثبات کنند که دروغ است. اختلاس اخیر برای اهداف سیاسی طراحی شده بود/ بدنه دولت دهم حزب اللهی هستند * اختلاس اخیر را سیاسی میدانید یا اقتصادی؟ چون برخی معتقدند که قرار بوده از این پولها استفاده سیاسی شود. نفس کار اقتصادی و دزدی است ولی در هدفی سیاسی از آن استفاده میشود. طبیعتاً هیچ گربهای برای رضای خدا موش نمیگیرد! جریانهای سیاسی برای اینکه بتوانند اهداف خود را محقق کنند نیاز به پشتوانه اقتصادی دارند و کسانی که این کارها را میکنند برای دوام و بقای خود دست به چنین عملی میزنند. نفس کار اقتصادی بوده ولی اهداف و انگیزهها سیاسی است. * ما در دوره اول و دوم دولت احمدینژاد با یک ویترینی روبرو بودیم. در دور اول افرادی نظیر آقایان، فتاح، محسنی اژهای، الهام و... را شاهد بودیم ولی در دور دوم شاهد افرادی نظیر مشایی، بقایی، رحیمی، ملکزاده و... هستیم. چرا چنین تغییری به وجود آمد؟ اگر شما بخواهید جهت قبله را پیدا کنید از نقطهای که هستید یک میلیمتر زاویه بگیرید وقتی که بخواهید به مکه برسید قطعاً هزار کیلومتر منحرف شدهاید ولی شما ابتدا در مسیر رو به قبله بودهاید. ابتدای حرکت دولت به طور طبیعی با فضایی که در انتخابات مطرح بود و جدالی که بین جریان انقلاب و ضدانقلاب وجود داشت، مردم کسان دیگری جز آن ویترین را توقع نداشتند. اگر دولت با همان مسیر و گفتمان جلو میرفت، قطعاً این انحراف ایجاد نمیشد ولی در ادامه اگر بر همان جهت اصلی قبله حرکت نکند مطمئناً افراد از آن جدا میشوند. لذا هر مقدار جلوتر رفتیم و جریان انحرافی قدرت بیشتری گرفت این قالب بیشتر تغییر کرد و ورود افراد معلومالحال را نیز شاهد بودیم. البته این را نیز باید عرض کنم که بدنه دولت حزباللهی هستند. بنده اعتقاد ندارم مثلا صالحی که به جای متکی آمده ولایت ندارد. فضا یک فضایی است که مجلس باید رأی اعتماد به دولت بدهد و اینطور نیست که زور جریان انحرافی بچربد. به لطف خدا فضا کنترل شده که تمامی اهداف آنها محقق نشود. * فرق احمدینژاد سال 84 و 90 را در چه میدانید؟ چون افرادی مثل آقای باهنر معتقدند که احمدینژاد همان فرد سال 84 است و شناخت ما نسبت به او کاملتر شده است. یعنی وی این افکار را همان موقع نیز داشت. من فرمایش آقای باهنر را رد نمیکنم، منتها احتمال دیگری هم میدهم. یعنی ممکن است افراد ماهیت دیگری داشته باشند و به مرور زمان بروز کند و همچنین ممکن است افراد ابتدا انسانهای خوبی باشند و به تدریج القائات روی آنها اثر بگذارد و تغییرات مثبت و منفی بروز کند. ما آدمهایی را داریم که در گارد شاه بودند ولی در جبههها شهید شدند. شهید حاجیپور که این لفظ دریادل که به بسیجیها دادهاند تکهکلام او بود. این شهید در گارد بود و در دوران جنگ آمد فرمانده تیپ عمار لشگر 27 محمد رسولالله شد و روی قله 1904 کانیمانگا شهید شد. این شهید تغییر کرد. لذا ممکن است افراد یا وجود و ذات خود را مخفی کند و یا دچار تحول شوند. * احمدینژاد شامل کدام یک از این موارد میشود؟ احمدینژاد مشمول هر دو این موارد است. (با خنده) * ظاهراً آقای مشایی از شما شکایت کردند خبر دارید؟ (وی در زمان مصاحبه گفت: ) خیر بنده اطلاع ندارم. ممنون که اگر هم شکایت نکردند شما دارید به آنها گرا میدهید که فلانی هم هست. (با خنده). هروقت احضاریه برای ما آمد در دادگاه حاضر میشوم. * اخیراً دیداری با آقای احمدینژاد داشتهاید؟ بنده چندین بار وی را ملاقات کردهام ولی به صورت سرپایی و در حد سلام و علیک اما درباره موضوعات کشور بحث جدی نکردیم. منبع: مشرق
نظرات شما عزیزان:
نظر ذوالنور درباره احمدی نژاد 84 و 90/ از شکایت مشایی از خودم خبر ندارم
Design By : Night Melody